هفت ۷

دنیائی از عجائب هفتگانه ، « علمی و مذهبی »

هفت ۷

دنیائی از عجائب هفتگانه ، « علمی و مذهبی »

ندائی که در بند دجال بود !

شبی گرد بادی برآورد گرد

جهان خاک شد عالمی کور کرد

 

کنون گوش کن بشنو این فال را

سه گوش است و یک چشم دجال را

 

ورا یاورانی است بس فتنه گر

از او یاوه گو تر به حیلت بتر

 

یکی دختری حیله گر خام بود

سرش پر زسودا ندا نام بود

شبی گرد بادی برآورد گرد

جهان خاک شد عالمی کور کرد

 

کنون گوش کن بشنو این فال را

سه گوش است و یک چشم دجال را

 

ورا یاورانی است بس فتنه گر

از او یاوه گو تر به حیلت بتر

 

یکی دختری حیله گر خام بود

سرش پر زسودا ندا نام بود

 

به شوخی و جد حیله با مردمان

بکردی ولی کس نبردی گمان

 

چنان خیره سر بود آن دخترک

که بر هر چراغی بگفتا درک

 

چو دجال او را به خوبی شناخت

مر او را یکی حیله در خور بساخت

 

گزین کرد او را برای نبرد

هموئی که غافل بد از گرم و سرد

 

ورا گفت آخر تو ای دخترک

زدی بر دل عاشقانت ترک

 

بر آن چهر اگر گردی آید زماه

شود سرنگون دست مردم به چاه

 

تو را ماه اگر هست اینجا رقیب

چنان کن که او را کشندش صلیب

 

مر آن پیر فرزانه گر رهبری است

تو را کی دگر فرصت دلبری است

 

بیا تا زر اندوده گردی ز جود

بیاور یکی گرز حیلت فرود

 

کنون در کف مردمان جامهاست

به قدری که خواهیم گیهان نماست

 

چو یاران من قصد سلطان کنند

چنان شیری آهنگ میدان کنند

 

به حیلت بیفکن تنت خاک زود

تو را کشته بر جام خواهم نمود

 

بر آن چهر گلرنگ خود خون بپاش

بگوئیم سلطان زدش تیر فاش

 

به خون خواهیت مردمان سر زنند

دو صد شعله بر بوم و بر بر زنند

 

 

شود گیر و داری چنان پر غبار

تو را می فرستم به دیگر دیار

 

چو بر آنچه گفتند بازی نمود

و در آن گذر صحنه سازی نمود

 

بپاشید رنگی چو بر صورتش

به جام جهان بین چو شد صحبتش

 

قضا را در آن حیله بر اشتباه

نمودند حیلت به کلی تباه

 

از آن نقشه نقشی که در جام بود

دمی رنگ پاشیدنش را نمود

 

چو بر خاک خود را بیفکنده بود

چو در مشت بر کیسه ای بر گشود

 

بر آن صورت همچو ماهش به دم

بیفزود صد جوی خون بر ستم

 

رفیقانش آنگه چو بر داشتند

به مرکب چو او را خر انگاشتند

 

بگفتند دیگر بدان دخترک

مر این را که خلقی نیفتد به شک

 

تو باید بمیری که غوغا شود

مبادا که مشت ددان وا شود

 

به کار آید ار نعشت از ما گذر

که دیگر نبینی به دنیا تو شر

 

اگر حیله گر بود و گر راه زن

بیفتاد دیگر بر آن چاه زن

 

 چنین گفت یزدان به حیلت گران

کنون حیله کن تا که باشی در آن

نظرات 1 + ارسال نظر
درنا چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:28 ب.ظ http://iranesabz7.blogsky.com

ما نوکر آمریکا نیستیم ما فقط مردمی هستیم که از تحقیر شدن خسته شدیم ما فقط می میخایم نذاریم خون برادرا و خاهرای مجاهد و فدایی و آزادی خواهمون امثال داریوش فروهر که نه تنها از سهمی که در انقلاب داشتن محروم شدن بلکه به دردناک ترین شکل ترور شدن پایمال بشه. ما سی سال حکومت اسلامی رو تجربه کردیم و به تاریخ نگاه کردیم و دیدیم که هیچ حکومت دینی موفق نبوده مگر نه که ساسانیان با اون همه عظمت و ایوان مداینشون توسط اعراب چادر نشین سقوط کردن چون که به زور دین زرتشتی به مردم حکومت میکردن؟آره ما همه ی این ها رو دیدیم ما سقوط کلیسا رو دیدیم و دیدیم که یه نظام دینی نمیتونه دموکراسی باشه چون حتا اسمش هم حقوق برابر انسان ها با دین متفاوت رو نقض کرده و حالا میگیم که نمیخایم حکومت دینی داشته باشیم میخایم صدای دین ستیزا رو هم بشنویم تا ببینیم چی باعث ستیزشون با دین شده بعد با اندیشه ی خودمون تصمیم بگیریم اگه فکر میکنیم راست میکن چرا نپذیریم و اگر حرفشون رو قبول نداشتیم باور هاشون رو قبول نمیکنیم مگه دین ستیزا سال ها حرفای شما رو گوش نکردن و بغد خودشون فکر کردن و دین ستیز شدن شما هم حرفای اونا رو گوش بدین و اگه نمیخاین گوش بدین حداقل بذارین دیگران بشنون چی میگن . مگه میترسید که نظرتون رو عوض کنن ؟ مگه اشکالی داره نظر آدم عوض شه ؟ اگه یکی بتونه نظر یه نفر که ۳۰ سال تو حکومت اسلامی زندگی کرده و ۳۰ سال در مورد اسلام شنیده رو عوض کنه حتمن ایدئولوژی بهتری داشته . پس خاهشن متعصب نباشید و حرفای دیگران رو هم گوش بدین.
سبز باشی

خلاصه شما کدوم طرفی هستید اون خط تونو درست مشخص نمی کنید امام خمینی ؟! منافقین خلق !؟ ..........................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد